ما دلفینهای مرده را به تماشا مینشینیم
یكسال از تراژدی غمبار مرگ بیش از 160 دلفین در سواحل جاسك در دریای عمان میگذرد بیآنكه علت این واقعه به درستی اعلام شده باشد. سازمان محیط زیست و دلفینشناسان بینالمللی مرگ سری نخست از دلفینها را كه مهر ماه سال گذشته جان باختند، عملیات صیادی عنوان كردند اما مرگ گروه دوم دلفینها در آبان ماه86 همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد؛ چرا كه سازمان دامپزشكی به عنوان مرجعی كه میبایست بعد از عملیات كالبد شكافی و نمونهبرداری از دلفینها، نتایج بررسیها و آزمایشات خود را اعلام میكرد هنوز نتایج این آزمایشات را اعلام نكرده است! با این حال آنچه مسلم است اینكه بهرغم ادعاهای برخی از مسوولان شیلات و دیگر موسسات وابسته به وزارت جهاد كشاورزی مبنی بر اینكه سونارهای نظامی كشتیهای آمریكایی عامل مرگ دلفینها بوده است، هیچ مرجع دیگری این موضوع را تایید نكرده و حتی دلفینشناسان بینالمللی كه از اتحادیه جهانی حفاظت به ایران سفر كرده بودند، صحت این ادعا را در همان ابتدا رد كردند چرا كه اگر سونارها مقصر بودند میبایست شاهد تلفات دلفینها در خلیج فارس میبودیم نه دریای عمان! بنابراین ناگفته پیداست كه اگر انگشت اتهام برای مرگ گروه دوم دلفینها باز هم به سمت شیلات و كشتیهای صیادی نبود، قطع یقین سازمان دامپزشكی نتایج بررسیهای خود را زودتر از اینها اعلام میكرد اما این سكوت یك ساله نشان داد كه مجموعه وزارت جهاد كشاورزی تمایلی برای روشن شدن علت مرگ دلفینها ندارد. اینقدر كه حتی كارشناسان این مجموعه گاه برای توجیه مرگ دلفینها به هر ابزار غیر علمی و غیر عقلایی دست انداختند تا از فعالیتهای صیادی در دریای عمان رفع اتهام كنند! برای نمونه میتوان به اظهارات یكی از به اصطلاح كارشناسان مجموعه وزارت جهاد كشاورزی اشاره كرد كه در یكی از جلسات برگزار شده در سال گذشته برای روشن شدن علت مرگ دلفینها ( كه با حضور كارشناسان خارجی همراه بود)، خود را زیستشناس معرفی میكند. زیستشناس مزبور با صراحت هر چه تمامتر و در برابر دیدگان همه كارشناسان حاضر در جلسه و نیز خبرنگاری كه مشغول فیلمبرداری بود با این مقدمه كه «سخنان من سخنان فردی است كه سالها تجربه كاری و حضور در طبیعت را دارد (نقل به مضمون)» به مسئله آسیبدیدگی دلفینها توسط شترها میپردازد و اینكه او دیده است كه شترها دلفین هم میخورند !!
از این موضوع كه بگذریم اما از مرگ فراموشنشدنی دلفینها نمیتوانیم به راحتی عبور كنیم. امواج سهمگین دریا، به مدت دوماه پیكر نیمه جان دهها دلفین را روی شنهای ساحل جاسك پس میزد. آرام و بیصدا زیر آفتاب درخشان، روی شنهای ساحلی میمردند. در حالی كه كمی آن طرفتر، كشتیهای حامل گردشگران با خیل مسافرانی كه به عشق تماشای دلفینها به دریا زده بودند، طول خلیج «جرویس» را بالا و پایین میرفتند. اینجا سواحل استرالیاست كه هر ساله تماشای شیرجه دلفینها در این زمان از سال، همه گردشگران را به وجد میآورد، آنقدر كه حاضرند برای تماشای آن به ازای هر نفر 60 دلار برای یك روز بپردازند تا با «تورهای تماشای دلفین»یا Dolphin watching همراه شوند.
ارزشهای اقتصادی اجتماعی دلفینها
راستی چقدر جای طبیعتگردی در سواحل دریای عمان و خلیج فارس خالی است. در آبهای ایران هیچ كس برای تماشای دلفینها سر و دست نمیشكند و هیچ سرمایهگذاری به فكر كسب درآمدهای اقتصادی از محل برگزاری تورهای تماشای دلفین نیست. این در حالی است كه استفاده و بهرهبرداری معقول و پایدار از منابع ژنی و حیات وحش امروزه یكی از مهمترین ابزارهای حفاظت حیات وحش در جهان محسوب میشود. در این میان جایگزینی صنعت اكوتوریسم با سایر استفادههای نامعقولی كه تاكنون از حیات وحش صورت میگرفت (همچون شكار و صید، و تخریب جنگلها و مراتع و تالابها ) نه تنها میتواند تا حد زیادی بقای گونههای مختلف جانوری و گیاهی و نیز اكوسیستمها را تضمین كند بلكه به عنوان منبع درآمدی مطمئن، میتواند نیازهای اقتصادی و اجتماعی جوامع محلی را هم تامین كند. به همین منظور اكنون چند سالی است كه صنعت تماشای حیات وحش جای خود را به سایر استفادههای ناپایدار از طبیعت همچون شكار و صید داده است. یكی از این استفادههای پایدار و در عین حال درآمدزا، صنعت تماشای دلفین یا Dolphin Watching است. صندوق بینالمللی حفاظت از حیات وحش گزارش میدهد: تماشای دلفینها هر ساله بیش از 10 میلیون نفر از علاقهمندان را به سمت خود فرا میخواند و بیش از یك و نیم میلیارد دلار در سال درآمدزایی دارد. گردشگران برای تماشای آنچه شاید از نگاه ما ایرانیها خالی از فایده باشد، حاضرند مبالغ كلانی را هزینه كنند تا خود را به بهترین اكوسیستمهای آبی و محل زیست دلفینها در سراسر جهان برسانند تا تنها یك نیمه روز را روی عرشه كشتیها و قایقهای توریستی به تماشای دلفینها و نهنگها كه برای تنفس به سطح آب میآیند، برسانند. بر اساس آمارهای موجود تنها تا سال 2001 بیش از 87 كشور جهان از مزایای حاصل از صنعت تماشای دلفین بهرهمند شدند و پیشبینی میشود شمار این كشورها امروز به بیش از یكصد كشور جهان افزایش یافته باشد.
«تماشای دلفینها و نهنگها» در آبهای ساحلی تقریبا از اواخر 1950 در ایالت كالیفرنیای آمریكا آغاز شد. این در حالی بود كه تا این زمان كشورها عمدتا به صید تجاری نهنگها و دلفینها میپرداختند اما به تدریج آنها دریافتند كه دلفینها و نهنگهای زنده از ارزش بیشتری در مقایسه با نمونههای مرده برخوردارند. بدین ترتیب تا سال 1987 كماكان صید بیرویه این پستانداران دریایی ادامه یافت اما با اتخاذ تدابیر جهانی برای حفاظت از آخرین بازماندههای نهنگها و دلفینها به تدریج اغلب كشورها به صنعت تماشای دلفینها و نهنگها یا Whale & Dolphin watching روی آوردند. تا اینكه شمار بازدیدكنندهها و علاقهمندانی كه حاضر بودند با استفاده از كشتیهای توریستی به تماشای این پستانداران آبزی بپردازند از 4 میلیون و 46 هزار نفر در سال 1991 به بیش از 9 میلیون نفر در سال 1998 افزایش یافت. به همین ترتیب صنعت تماشای دلفین كه در سال 1991 تنها 317 میلیون دلار را عاید كشورها كرده بود ناگهان با رشد میانگین سالانه 12/1 درصد مواجه شد به نحویكه در سال 1998 درآمد جهان از این صنعت به یك میلیارد و 50 میلیون دلار افزایش یافت.
تایوان و پیشتازی در صنعت تماشای دلفین
اما سریعترین رشد صنعت تماشای دلفینها در جهان در فاصله سالهای 1994 تا 1998 در كشور تایوان اتفاق افتاد به طوریكه تماشای دلفینها در این بازه زمانی ناگهان از صفر نفر به 30 هزار نفر در سال 1998 افزایش یافت. افزایش اشتیاق برای تماشای دلفینها و نهنگها در همین زمان در كشور ایسلند از میانگین رشد سالانه 250 درصد، در ایتالیا 139 درصد، در اسپانیا 123 درصد و در آفریقای جنوبی از میانگین رشدی معادل 112 درصد برخوردار بوده است.
در استرالیا هر ساله بیش از 300 هزار نفر به سواحل دهكده كیكورا میآیند. این دهكده كه ساكنان آن به ماهیگیری و كشاورزی اشتغال داشتند در اوایل دهه 80 به دلیل سقوط ناگهانی درآمد حاصل از ماهیگیری مجبور به مهاجرت شدند اما با ابتكار یك زوج جوان در سال 1987 تماشای دلفینها و نهنگها جایگزین خوبی برای درآمدهای از دست رفته روستاییان شد. بسیاری از جوانان دوباره به دهكده بازگشتند و توریسم تماشای پستانداران دریایی را با همان قایقهای ماهیگیری خود رونق دادند و امروز ساكنان این دهكده هرساله بیش از 5 میلیون دلار درآمد مستقیم از محل تماشای دلفینها و نهنگها دارند. در اروپا نیز به جز كشور نروژ كه همچنان به طور غیرقانونی گاهی به صید تجاری نهنگها میپردازد و اصولا رغبت چندانی به رونق صنعت تماشای دلفینها و نهنگها ندارد، هر ساله بیش از دو و نیم میلیون نفر از علاقهمندان را به خود جلب میكند كه درآمدی معادل 220 میلیون یورو نفع اقتصادی برای این كشورها به دنبال خواهد داشت.
در حال حاضر و با توجه به این فصل سال، مناطق متعددی از جهان شاهد حضور كشتیهای بزرگ و كوچك توریستی است كه خطوط ساحلی را به منظور تماشای دلفینهای بازیگوش در مینوردند. مناطقی از كارائیب در جمهوری دومنیكن، استرالیا، سواحل ایالت بریتیش كلمبیا در كانادا، جنوب غرب ایرلند، آرژانتین، مكزیك، آمریكا و…
اما در ایران، هنوز هیچ كس در نیافته كه میتوان از تماشای پستانداران زیبای آبزی در خلیج فارس و دریای عمان، هم خاطر بسیاری از بازدیدكنندهها و روح انسان خسته شهرنشین را شاد كرد و هم درآمدی معقول و پایدار برای جوامع محلی و اقتصاد ملی كسب كرد، از این رو همچنان شاهد مرگ و میر دلفینها هستیم. دلفینهای نیمه جان روی تن ساحل میخزند و یكی بعد از دیگری جان میدهند و آنها كه دل در گرو این موجودات زیبا دارند هر روز از خود میپرسند چه زمانی بار دیگر، امواج سهمگین دریا لاشه بیجان گروه سوم دلفینها را روی تن ساحل میكوبد؟ بهراستی تا چه زمانی باید نظارهگر نابودی میراث طبیعی این سرزمین و اندوختههای طبیعی و ذخایر ژنیمان به بهایی ناچیز باشیم؟
مژگان جمشیدی
روزنامه كارگزاران