اخبار

جنگل زدايي مرگ سبز

با تکمیل طرح سد کبودوال در علی آبادکتول ۷۲ هکتار از جنگل های گلستان قطع می شود. مجوز قطع این درختان که شامل گونه های کمیابی چون انجیلی و ممرز نیز می شود و بازمانده های دوران سوم زمین شناسی هستند توسط شورای عالی جنگل و مرتع در تاریخ ۱۱/۴/۸۴ صادر شده و ارزیابی زیست محیطی آن از سوی سازمان محیط در سال ۱۳۸۴ تایید شده است.
در همان حال شرط صدور مجوز قطع این جنگل های ارزشمند، پرداخت خسارت ۵/۱ میلیارد تومانی از سوی پیمانکار شرکت آب منطقه یی وزارت نیرو که کارفرمای این طرح است تعیین شده که قرار است نحوه پرداخت آن از سوی سازمان جنگل ها مشخص شود. صفرقلی خواجه مدیر کل منابع طبیعی استان گلستان در این باره گفت:«تخریب طبیعت اعم از جنگل یا مرتع معلول شرایط اجتماعی- اقتصادی است و تا زمانی که فقر و بیکاری هست ناچار به چشم پوشی از بخشی از عرصه ها هستیم.»
خواجه ضمن تاکید بر اینکه هنوز اجازه قطع درختان فوق را به کارفرما نداده ایم «جبران مساله» را با اهمیت ذکر کرد و اطمینان داد که تا مشخص نشدن نحوه وصول خسارت و جایگزین کردن پروژه های احیایی معادل خسارات وارده، پروانه قطع را صادر نخواهد کرد. او در پاسخ به این سوال اعتماد که «چگونه سازمانی با چنین طرحی که ضرورت قطع ۷۲ هکتار جنگل دویست ساله را داشته موافقت کرده است»، علت آن را کمبود بارندگی و آب برای آبیاری زمین های کشاورزی در شرق گلستان ذکر کرد. اما محمد درویش عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع پاسخ این استدلال را با استدلالی علمی و با کمک آمارها و ارقام واقعی می دهد.
او می گوید: «دست کم ۹۰ درصد از آب کشور در بخش کشاورزی مصرف می شود، اما در حال حاضر کارایی مصرف آب کشاورزی که به شکل ساده می توان آن را مقدار تولید در واحد آب مصرفی تعریف کرد فقط ۶۳/۰ کیلوگرم بر مترمکعب است در حالی که میانگین این رقم در کشورهای شمال تا ۳ کیلوگرم برای هر مترمکعب گزارش شده است. این در حالی است که برای تامین غذای رو به رشد کشور در افق سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور باید عدد کارایی مصرف آب، دست کم به ۶/۱ کیلوگرم بر مترمکعب افزایش یابد. با در نظر گرفتن اینکه حداقل ۱۵ درصد از کل تولیدات کشاورزی کشور ضایع می شود، مقدار ضایعات تولیدات کشاورزی بالغ بر ۱۵ میلیون تن است.
با لحاظ کردن مقدار کارایی مصرف آب محصولات تولیدی(یعنی رقم ۶۳/۰ کیلوگرم بر مترمکعب) مقدار ضایعات آب از طریق ضایعات محصول ۲۴ میلیارد مترمکعب محاسبه می شود.» درویش نتیجه می گیرد که این مقدار ضایعات آب از نظر حجم برابر دست کم ۷۰ درصد آب ذخیره شده پشت ۹۳ سد احداث شده کنونی در کشور است و ما متاسفانه هنوز این توان را نداریم که آبی را که با این همه مرارت و هزینه در پشت سدها ذخیره کرده ایم به سطح مزرعه و عرصه تولید برسانیم.
او تاکید کرد:«راندمان آبیاری ما در بخش کشاورزی در بهترین حالت، هیچ گاه بیشتر از ۳۷ درصد گزارش نشده و این به آن معنی است که کمینه آبی که در این بخش از دست می دهیم به بیش از ۶۰ درصد یا ۶۵ میلیارد مترمکعب می رسد.»
شاید یکی دیگر از دلایل عمده موافقت بخشی از مدیران وقت سازمان جنگل ها و شورای عالی جنگل و مرتع، نگاه غلط آنان و تعریف نادرستی است که از واژه «جنگل مخروبه» داشته اند: نگاهی که کاملاً غیرعلمی بوده و طی دو دهه اخیر بخش های بزرگی از جنگل های هیرکانی ایران را از آستارا تا گیلداغی قربانی خود کرده است. هر چند قیمت درختان محاسبه شده و خسارت آن از پیمانکار اخذ می شود اما این تمام ماجرا نیست: تمام ماجرا را متخصصان بارها و بارها هشدار داده اند.
پروفسور علی یخ کشی در این باره می گوید:«جنگل کارکردهای بسیاری دارد مانند تعدیل آب و هوا، جذب کربن، تولید اکسیژن، ایجاد کار و بسیاری دیگر از ارزش های آن که باید در محاسبات ارزیابی زیست محیطی مدنظر قرار گیرد. به خصوص در کشور ما که از نظر جنگل بسیار فقیر هستیم و تنها ۷ درصد مساحت ایران را جنگل تشکیل می دهد و به ویژه در سال های اخیر که با کم آبی مواجه شده ایم، تبدیل جنگل به دیگر کاربری های اراضی، امری بسیار خطا و گناهی نابخشودنی است».
«در جایی که دولت رسماً اعلام می کند در سال جاری با کم آبی مواجه خواهیم شد و آب در شهرها جیره بندی می شود و همچنین از میزان محصولات کشاورزی به شدت کاسته خواهد شد به طوری که مجبور به واردات این محصولات از خارج هستیم، چگونه بخشی دیگر از دولت حاضر می شود این معضل را با تصمیمات غلط تشدید کند؟»

● جنگل مخروبه
ملاک اطلاق «جنگل مخروبه» برای سازمان جنگل ها، موجودی چوب کمتر از ۵۰ مترمکعب در هر هکتار جنگل است. هرچند به نظر کارشناسان جنگل، این تعریف دچار تعارض ها و تناقض های زیادی است، اما هزاران هکتار از جنگل های کشور به ویژه جنگل های باستانی شمال ایران طی سال های گذشته، قربانی همین تعریف نابجا شده اند. به زعم کارشناسان یکی از معیارهای اطلاق جنگل مخروبه کمی عمق خاک آن است که غالباً در اثر بهره برداری غیراصولی و بی رویه پدید می آید. یک کارشناس سازمان جنگل ها که مایل بود نامش عنوان نشود در این باره به اعتماد گفت: «جنگل مخروبه را باید با توجه به عمق خاک آن شناسایی کرد. اگر حداقل عمق خاک جنگل، کمتر از ۶۰ سانتیمتر باشد، می توان به آن جنگل عنوان مخروبه را اطلاق کرد که البته از نظر علمی باز هم در بسیاری از موارد قابل احیا است: ولی متاسفانه در معیارهای سازمان جنگل ها، فقط به موجودی چوب در هر هکتار توجه می شود در حالی که باید به مسائلی مانند خاک، تنوع زیستی، جامعه گیاهی و جانوران جنگلی و تخریب اکوسیستم نیز پرداخته شود».
او ادامه می دهد: «برای همین است که سازمان جنگل ها، یک جنگل جوان را تنها به این علت که چوب آن در هر هکتار پایین تر از رقم تعریف شده توسط خودشان است مخروبه در نظر گرفته و اجازه بهره برداری های غیراصولی را داده است.»
این تعریف موجب شده تا امروز بهترین جنگل های هیرکانی ایران که تنها ۱/۱ درصد کل مساحت کشور را شامل می شوند به مرز تهدید جدی برسد که ۷۰ هکتار جنگل ارزشمند چندصدساله علی آباد کتول، تنها نمونه کوچکی از قربانیان سدسازی های غیراصولی دو دهه اخیر است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا