اميد براي زيستمندان ايراني
اغلب خبرهايي كه از محيط زيست وطن ميرسد، خبرهاي خوشايندي نيست. ظاهراً نه مؤلفههاي اقليمي و نه عوامل انساني هيچيك حاضر نيستند تا نوشخند خويش را به طبيعت ايران زمين بنمايانند. سرماي طاقتفرساي سال گذشته و خشكسالي كمسابقه 1387، امان طبيعت را بريده است. همزمان با آن، هجوم آفات، آتشسوزي، سيل و توفان همچنان بسياري از كارمايههاي طبيعي را با تهديد و تحديد مواجه ساخته و ميسازد.
اما… و اما: راست اين است كه همه آنچه ميتوان نامش را تنگناهاي طبيعي سرزمين نهاد، دربرابر نامهربانيهاي آدميان در حق آبادبوم وطن قابل صرفنظر كردن است! و اين حقيقتي است كه هر وجدان بيدار و بيطرفي بر درستي آن تأكيد و تأييد خواهد كرد.
اگر نام 2هزار گونه گياهي و جانوري ما در سياهه سرخ(گونههاي در معرض خطر و انقراض) قرار گرفته؛ اگر بسياري از پاركهاي ملي، مناطق حفاظت شده، زيستگاههاي حيات وحش، مناطق شكار ممنوع و آثار طبيعي ملي ما با ناپايداريهاي روزافزون دست به گريبان هستند؛ اگر حتي مرزهاي فيزيكي مناطق چهارگانه نيز از گزند متجاوزان در امان نماندهاند، اگر زبالهها دارند طبيعت ايران را – بهخصوص در شمال كشور – در خود ميبلعند؛
اگر اندوختههاي آبي زيرزميني همچنان به عقبنشيني و ژرفنشيني خود ادامه داده و در عين حال كيفيتشان را نيز از دست ميدهند؛ اگر توان زيستپالايي رودخانهها و تالابهاي ما به كمينه خود نزديك ميشود و اگر به قول ناصر كرمي: «در اغلب مناطق تحت حفاظت سازمان متولي محيطزيست كشور، حتي يك شغال هم يافت مينشود!» همه و همه گواه آن است كه ساكنان امروز ايران عمداً يا سهواً كمر به قتل مواهب سرزمين مادري بستهاند و چنان در انديشه چيدمان زمين براساس نيازهاي امروزين خويش هستند كه خواهشهاي بومشناختي(اكولوژيك) سرزمين را كاملاً از ياد برده و به حاشيه راندهاند.
تصرف گاه به گاه زميني بكر به نام فلان تعاوني مسكن، تجاوز متوالي به پارك ملي كوير و شهر افسانهاي لوت به بهانه توسعه ميدانهاي گازي يا انجام رزمايشهاي دورهاي؛ مجوز ساخت پالايشگاه و صنايع پتروشيمي در همان 5 درصد از خاك پهناور كشور كه قرار بوده مصون از توسعه صنعتي بماند؛ بيتوجهي به زيرساختهاي صنعت گردشگري طبيعي(اكوتوريسم) و تشديد ويرانيها در چشماندازهاي ناب طبيعت، همه و همه گواه آن است كه ايرانيان امروز بيمهاباي فرداها، امانتي را كه به آنها رسيده، با شتابي دمادم فزاينده به تاراج ميبرند و چنين است كه به پرسش ابتداي اين يادداشت ميرسيم و نجواكنان از خود سؤال ميكنيم: آيا – با چنين روند رو به قهقرايي – امروز، بهترين روز آينده محيط زيست ايران نيست؟!
فرزانهاي ميگفت: «مگر نه اين است كه زيباترين تصاوير از دل سياهترين اتاقها، به در ميآيند، پس شايد اگر در مقطع تاريكي از زندگي قرار گرفتهاي، براي اين است كه خداوند ميخواهد تصويري زيبا از تو بيافريند و به جهان عرضه دارد.»
اميد اين است كه چنين باشد و قرار گرفتن طبيعت وطن در چنين منجلاب تيره و تاري، سرانجام بتواند تلنگري محكم را به هموطنان و دولتي مردان و زنان صاحب منصب اين آب و خاك بزند و از پس اين تيرهگيها و ناپايداريها، ارادهاي استوار و عزمي پايدار براي پاسداري از مواهب ارزشمند سرزمين مادري شكل بگيرد.از همين روست كه دو رخداد اخير را در صحنه قانونگذاري كشور به فال نيك ميگيرم و اميدوارم اين رويه به كمك مردم و مسئولان استمرار يافته و تقويت شود.
مهندس محمد درويش
منبع: همشهري آنلاين